سوم

نه وبلاگ نویس حرفه ای هستم ، نه حتی نویسنده ی خوبی .فقط مینویسم .ساده و روان برای دل خودم . عامیانه گاه کتابی گاه جاهلانه

سوم

نه وبلاگ نویس حرفه ای هستم ، نه حتی نویسنده ی خوبی .فقط مینویسم .ساده و روان برای دل خودم . عامیانه گاه کتابی گاه جاهلانه

sms

رو تختم دراز کشیده بودم خوابم نبرد
گوشیمو برداشتم
sms
نوشتم: خوابم نمی بره...!!ا
... ......سکوت...
... ... ... ...یخ شدم
هیشکی نبود که براش اینو بفرستم...پاک کردم متن رو
چیزی که هزاران بار تجربه کردم !!!ا
خیلی حس بدیه !
خیلی بد ! بی نهایت بد !
ای کاش خدا موبایل داشت تا میشد اینجور موقع ها بهش اس ام اس کرد !
خدایا شماره موبایلت رو برام میفرستی





پ.ن: نمیدونم این متن رو کی نوشته ولی دقیقاً حس و حال و کاریه که من خیلی از شبها انجام میدم

نظرات 2 + ارسال نظر
بی دار پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ب.ظ

خدایی که بامن حرف نزند
به چه درد میخورد‌؟
به چه درد میخورد‌؟
...........................
به قول حاج آقا انصاریان
اولین لحظه ی دعا
آخرین نقطه ی اجابت دعاست
.........................
یا علی

غزال یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:17 ب.ظ http://cut2cut.blogsky.com

درد بدیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد